آن چه که در در تاريخ معاصر و در جريان نهضت اسلامي بطور خاص تجلي يافت قيام 5آذر است .اين ميراث را بايد مديون علماي بيدار و بصير اين خطه بويژه آيت ال.. سيد حبيب ال..طاهري گرگاني دانست که در طول نهضت، پس از آن و تا آخرين روزهاي حيات خويش همواره در خدمت چنين اهداف متعالي قرار داشتند.

هفتمين روز شهادت  زوار رضوی شکل گیری واقعه 5 آذر

به گزارش  کاوش نیوز،مردم گرگان در قيام 5 آذر خوب درخشيدند و اين روز را در تاريخ انقلاب اسلامي ماندگار کردند. اين واقعه که به تبعيت از امر امام خميني (ره)و اطاعت از ولي امر زمان رقم خورده بود .اين روز آيينه تمام نماي ولايت ولايت مداري مردم اين خطه است؛روزي که مصادف مي شد با هفتمين روز شهادت زوار حرم رضوي که در بدنبال حمله رژيم منفور پهلوي به حرم امام رضا در 29 آبان ماه 1357 اتفاق مي افتد و به دليل اين بي حرمتي امام و مراجع و علما هفتمين روز شهادت اين زوار را عزاي عمومي اعلام مي کنند که در همين روز واقعه 5 آذر شکل مي گيرد.

در حادثه 5 آذر گرگان 14 نفر ديگر به شهادت مي رسند و 150 نفر از مردم گلستان نيز مجروح مي شوند.يکي از پرچمداران اين واقعه عظيم مرحوم ايت ا... طاهري گرگاني ست. حادثه های بسیار تلخ و ناگواری در آن روز اتفاق افتاد.

پنجم آذر به ما اعلام كردند كه كشتار مي شود

در بخشی از خاطرات مرحوم ايت ا... طاهري گرگاني آمده است."روز  پنجم آذر بنا بود كه يك راهپيمايي بسيار سنگين در گرگان صورت بگيرد و مقامات دولتي و امنيتي اينجا هم خيلي حساس شده بودند .به همين خاطر آنها به دستور مقامات بالا يا با اجازه خودشان تصميم به مقابله با راهپيمايان را گرفته بودند.در حالي كه در راهپيمايي هاي قبل از آن كه با طرح و برنامه ريزي بسيار خوبي،توسط بنده و بعضي ديگر از آقايان روحاني هدايت مي شد، پليس تا مدتي فقط از دور مراقبت مي كرد. ولي براي پنجم آذر به ما اعلام كردند كه كشتار مي شود وحتي شب قبل از پنجم آذر چند بار از فرمانداري و از پادگان گرگان ـ سرهنگ شيرازي، فرمانده آن ـ با من و بعضي از روحانيون تماس گرفتند و گفتند كه فردا بناست بزنند و ماموران دستور تير دارند. لذا راهپيمايي فردا خطرناك است و از من مي خواستند كه شركت نكنم.اما نپذيرفتم و جواب دادم كه چنين چيزي ممكن نيست زيرا ما خودمان از مردم براي اين برنامه دعوت كرده ايم، چطور خود در آن شركت نكنيم؟!

پليس گرگان براي روز پنجم آذر تصميم بسيار خون باري گرفت

بگفته مرحوم طاهری ”مردم در امامزاده عبدا..گرگان جمع شدند و ما هم به آنجا رفتيم. قبل از حركت،به اتفاق دو نفر ديگر(آقاي حاج ابراهيم صالحي و آقاي فرشاد) نزد پليس رفتيم و به افسرمسئول آنجا كه فكر مي كنم سرگرد جهانشاه بود گفتم: ما امروز مي خواهيم تظاهرات آرامي را برگزار كنيم و آرامش آن را هم تضمين مي كنيم و اگر شما مايل نيستيد كه از اين مسير (خيابان شهدا) به طرف شهرداري برويم از آن مسير (خيابان شهيد رجايي) به طرف چهارراه ميدان مي رويم و سخنراني مي كنيم. اما آن افسر گفت: تظاهرات نكنيد كه ما امروز دستور تير اندازي داريم. مذاكره با افسر شهرباني به نتيجه نرسيد لذا برگشتيم به طرف جمعيت . هنوز به جمعيت نرسيده بوديم كه پرتاب گاز اشك آور و تير اندازي ماموران،ابتدا هوايي بعد هم زميني به طرف مردم شروع شد.

در آن واقعه نُه نفر بلكه بيشتر به شهادت رسيدند.وقتي تيراندازي شد و جمعيت پراكنده شدند ازپشت امامزاده ازمسير گرگانجديد بيرون رفتيم و گفتم برويم به بيمارستان 5 آذر (پهلوي سابق) تا ببينم چند نفر شهيد شده اند.پليس هنوز در حال تيراندازي و شليك گلوله بود كه به بيمارستان رسيديم و ديدم مغز آقاي سيدنظام الدين نبوي ـ يكي از بستگان ما ـ را متلاشي كرده و شهيد شده است.

پليس گرگان براي روز پنجم آذر تصميم بسيار خون باري گرفت و اجمالاً عده زيادي به شهادت رسيدند، شايد 9 نفر در همان روز، و بعد باز هم اضافه شد چون بعضي از آنهايي که مجروح شده بودند به شهادت رسيدند.پليس با ريختن به خيابانها و رگبار گلوله رعب عجيبي درشهر برقرار كرد.و مردم را از صحنه دور كرد و همين باعث شد كه خيلي ها كنار رفتند. يادم هست آن روزها تنها جايي كه رفت و آمدي بود و درش باز مانده بود مدرسه علميه امام صادق(عليه السلام) بود.البته علماء مساجد را به عنوان اعتراض به خشونت دستگاه پليس تعطيل كرده بودند و غالب اين مدعيان به اصطلاح حركت انقلابي كه خودشان را وارث انقلاب مي دانستند،اينها هم همه فراري شدند و به خانه ها پناه بردند و تنها جايي هم كه باز بود مدرسه امام صادق(عليه السلام)بود."

پليس اجازه  نماز بر جنازه مطهر شهدا نمی داد

مرحوم ايت ا... طاهري گرگاني در ادامه خاطراتش می گوید: "روز بعد از واقعه (ششم آذر سال 57) بنا بود كه جنازه شهدا تشييع شود كه باز ماموران نمي گذاشتند. فكر مي كنم فقط يكي از شهدا را توانستيم تشييع نماييم.البته پليس آن روز خشونت را به حد اعلا رسانده بود و نمي گذاشت كه كسي وارد امامزاده عبدا..شود.لذا مردم متفرق شدند و كسي در امامزاده نماند اما من در آنجا نشسته بودم و منتظر بودم كه آن شهيد عزيز را غسل بدهند و نمازش را بخوانم".

"يكي از اهدافي كه پليس دنبال مي كرد اين بود كه نگذارند نماز بر جنازه مطهر شهدا اقامه شود تا مردم بگويند كساني كه خودشان مردم را به راهپيمايي دعوت كردند،خودشان از ترس براي نماز شهدا حاضر نشدند و آنها را بدون نماز گذاشتند و از ترس در رفتند و كاري كردند كه شهدا بدون انجام مراسم نماز دفن شوند! و اين براي آبروي روحانيت هم بد بود. آن روز خيلي ها خودشان را كنار كشيدند ومراتنها گذاشتن و تا نزديك ظهر در امامزاده ماندم و بر آن شهيد نماز خواندم.

آن روز آقاي فرخزاد مرا با ماشين از پشت امامزاده به منزلم برد و پس از نماز ظهر و عصر مجدداً به امامزاده برگشتم و بر بقيه شهدا نماز خواندم. در آن زمان متولي امامزاده ظاهراً با ساواك مرتبط بود. اينكه آيا عضو بود يا نه نمي دانم (3) ولي وقتي ماموران تلفن مي زدند او هم به شكلي جواب مي داد كه تحريك كننده به نظر مي آمد مثلا مي گفت: هنوز امامزاده را به رگبار نبسته اند،حاج آقا طاهري هم اينجاست.حداقل اين بود كه مرا بترسانند تا از آنجا بروم در حالي كه ما مصمم بوديم تا بر شهدا نماز نخوانده ايم دست بر نداريم كه بحمدا..بر تمام جنازه هاي شهداي پنجم آذر نماز خوانده شد."

در ميان افراد پليس فردي به نام سليم زاده بود كه خيلي خشن و بد دهان بود و به مردم بد و بيراه مي گفت ، از عالم گرفته تا مردم عادي به همه فحاشي مي كرد و همه را مورد ضرب و شتم قرار مي داد. سرگرد سليم زاده،خشن ترين افسر شهرباني گرگان و عامل بسياري از كشتارها و آتش سوزي هاي مغازه هاي مردم بود.در آستانه پيروزي انقلاب به كرمانشاه گريخت.در نتيجه او به علت جنايات زيادي كه در كشتار و مجروح كردن مردم انقلابي و بي دفاع گرگان داشت،پس از پيروزي انقلاب در استان كرمانشاه شناسايي و دستگير شد و بعد از انتقال يه گرگان و محاكمه در دادگاه انقلاب به اعدام محكوم گرديد.دادگاه او بسيار مورد استقبال و توجه مردم مسلمان اين منطقه قرار گرفت."

ثبت 5 آذر "روز ملی گرگان" یک رویداد مهم تاریخی

طبق اسناد تاریخی موجود ، مردم مبارز شهر گرگان این روز مهمترین و بزرگترین حادثه تاریخ انقلاب  را در گرگان آفریدند. چند سالی هست که خاطره دلاوری های مردان وزنان گلستانی روایت می شود.  ثبت ملی این روز با تلاش غلامرضا خارکوهی و تایید شورای انقلاب فرهنگی محقق شد خارکوهی دراین زمینه می گوید:در طول سالهای گذشته تلاشهای زیادی برای معرفی و ثبت واقعه تاریخی 5 آذر سال 1357 گرگان به عمل آورده ام و کتابها و مقالات متعددی در این باره منتشر نموده ام ؛ همچنین با سخنرانی ها و مصاحبه ها و جلسات و پیگیریهای مختلف از گرگان تا تهران کوشش مُجدانه ای را برای شناساندن و ثبت و درج این واقعه در تقویم کشور و کتابهای درسی مدارس و دانشگاهها به عمل آورده ام . این مصوبه روز دوم شهریور سال 95 در شورای عالی انقلاب فرهنگی تصویب شد.

این تاریخنگار گلستانی  تاکیدمی کند: اکنون این روز بنام "روز ملی گرگان" در تاریخ ایران ثبت شده و از سال آینده قرار است که در تقویم رسمی کشور درج شود. لذا اکنون نوبت نهادها و مسئولان گرگان است که برای بزرگداشت قیام پنجم آذر همت کنند برای آن ردیف بودجه ای در نظر بگیرند و با همکاری سایر سازمانها و نهاد های مربوط ستاد و دبیرخانه ثابتی را تاسیس و اعلام نمایند تا هر سال مراسم بزرک و در خور شَان شهدای این واقعه برگزار شود. علاوه بر این صدا و سیمای تهران نیز اکنون باید در این روز به عنوان برنامه های مناسبی تولید و در شبکه های مختلف سراسری پخش نماید. انتهای پیام/

خاطره تمامی شهدای 5 آذر گرگان گرامی باد.

رقیه بشارت نیا