کد خبر: 10236
تاریخ انتشار: 22-04-1401, 12:20
کاوش نیوز-مصطفی عیوضی، مدتی است که روند اطلاعرسانی یک کانال خبری وابسته به نهادی که ذیل نام امام خمینی(ره) فعالیت میکند را با دقت بیشتری رصد میکنم؛ از قضا، اینگونه به نظر آمد که ادمین محترم این کانال خبری آگاهانه یا غیرآگاهانه در حال رصد سایتهای خبری رسانههای بیگانه نظیر رادیو فردا، ایران اینترنشنال، صدای آمریکا و ... بوده و برخی سوژههای زرد خبری( از جمله اظهارات شاذ فلان فرد یا ادعای تأیید نشده از بهمان مسئول و ..) را که این رسانهها بر روی آن مانور میدهند، با جستجوی از منابع داخلی در رسانه متبوع خود منتشر میکند.
تعداد دیگری از کانالهای خبری مخالف دولت نیز بر همین سبیل رفتار میکنند و حتی بعضا با ظرافت بیشتری سعی میکنند که با شیطنت در تیتر، پیام متفاوت از آنچه متن یک خبر میگوید، به مخاطب خود منتقل کنند.
اگرچه این مدل اطلاعرسانی مقلدانه از سوژههای مشترک ضدانقلاب و همراهی در بازتاب آن از حب دشمن نبوده و احتمالا از بغض دولت است، اما تأمل بیطرفانه بر چند نکته دراینباره الزامی است:
یکم؛ مردم ما امروز با دو جنگ تمام عیار دست و پنجه نرم میکنند؛ اول، جنگ سختی که در یک دهه اخیر خود را در قالب تهاجم اقتصادی بازآفرینی کرده و به کشور تحمیل شده است و دوم، جنگ روانی بواسطه امپراطوری رسانهای و با محوریت انشقاق اجتماعی و دو قطبی سازی در جامعه ایرانی؛ بعید است هیچ ناظر منصف سیاسی بر این امر صحه نگذارد.
دوم؛ همانطور که هرگونه سوءمدیریت داخلی باعث مضاعف شدن اثرات جنگ سخت اقتصادی میشود، سوءرفتار رسانهای (چه به واسطه افراد صاحب تریبون و چه انواع مکتوبات) نیز باعث مضاعف شدن اثرات جنگ روانی خواهد شد و مخاطب رعایت این واقعیت فقط رسانهی ملی یا رسانههای دولتی نیستند.
سوم؛ با هرگونه توجیه و هدفی که شاید آن را درست بشماریم، شایسته نیست که راهبرد مشترک با رویکردهای مخرب رسانهای بیگانگان را سرلوحه کنش سیاسی خود قرار دهیم؛ مرزبندی با مزدوران رسانههای معاند که با ارتزاق از منابع انگلیسی و سعودی، نه تنها علیه جمهوری اسلامی فعالیت کرده بلکه در ضدیت مستقیم با منافع ایران و ایرانی هستند را باید یک هنجار رسانهای جدی تلقی کنیم؛ این مرزبندی به ویژه در تعاملات توئیتری قابل لحاظ است.
در نمونهی اخیر این سوژهیابی مشترک، ماجرای انتشار بخشی از بیانات رهبری مربوط به سال 98 در پست اینستاگرامی صفحه دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب است؛ والیبالیستهای کشورمان برای اولین بار با یک مربی ایرانی به جمع هشت تیم برتر لیگ جهانی رفتند و صفحه khamenei.ir با انتشار بخشی از بیانات رهبر انقلاب درباره ترجیح مربی ایرانی در عرصه ورزش به این اتفاق برجسته ملی پرداخت؛ از قضا، این رویداد در والیبال همزمان با ادامه چالشها بر سر بهبود وضعیت تیم ملی فوتبال کشورمان و بحث و نظر درباره تغییر مربی همراه شد. با برکناری اسکوچیچ و تصمیم کمیته فنی فدراسیون مبنی بر تعیین یک مربی ایرانی که هنوز هم بر سر آن دعوای کارشناسی میان اهالی فوتبال در جریان است، رسانههای معاند نیز فرصت را مغتنم شمرده و بر اساس رفتار ذاتی خود، از یک پست اینستاگرامی پیرامون والیبال، درباره مربی فوتبال خبرسازی کردند!
این خبرسازی تخریبی که با دست فرمان رسانههای بیگانه در جریان بود، به ناگاه با یادداشتی در روزنامه اعتماد تحت عنوان «چگونه پست اینستاگرامی سایت رهبر انقلاب معادلات تیم ملی فوتبال را تغییر داد؟» و مصاحبهای از سوی خبرنگار ورزشی خبرگزاری ایسنا به اشتباه بازنمایی میشود؛ بهگونهای که در مصاحبه ایسنا ادعا میشود که این سخنان رهبری که مربوط به سه سال پیش است، به تازگی عنوان شده!
حال آنکه با رجوع به همان بیانات رهبری درمییابیم که ایشان در همان جلسهای که بر ترجیح مربی وطنی به عنوان وضع مطلوب در کشور تأکید داشتند، عینا این مسئله را نیز تصریح فرمودند که «کارهای اجرائی مربوط به مسئولین خودش است؛ بنده دخالتی نمیکنم که بگویم این کار بشود، این کار نشود؛ امّا واقعاً معتقدم که شایسته است برای کشور ما که در ورزش، سرمربّیهای باشگاهها، [مسئولین] فدراسیونها و مجموعهها ایرانی باشند.»
بنابراین، این واقعیت مشهود است که تکمیل پازل «خبرسازی»، «قبحشکنی» یا «زردنگاری» رسانههای بیگانه تبعات بدی برای افکار عمومی و منافع ملی خواهد داشت؛ چه آنکه این سوژهیابی از سوی ادمین معمولی یک کانال چند هزار نفری صورت دهد، چه از سوی خبرنگار ورزشی یک رسانه یا حتی از چهرههای مطرح جریانها؛ در هر صورت، باید نقش و رسالت خبری خود را در این عرصه به درستی درک نماییم. دست آخر، امید آنکه منافع جناحی و سیاسی در همهی رسانه و .. بر منافع ملی نچربد و آگاهیبخشی صادقانه شان و منزلت خود را در میان هر نوع رفتار رسانهای دیگر بازیابد.
اطلاعات
برای ارسال نظر، باید در سایت عضو شوید.
برای ارسال نظر، باید در سایت عضو شوید.
ارسال نظر