کاوش نیوز-محمددیلم کتولی، هر وقت حال خوشی دارم ، دوست دارم دیگران را در آن شریک کنم ، شاید دیدن«مستند لشکر زینبی( س)»کمی طولانی بود، ولی لذت معنوی آن بقدری شیرین بود که در این شب ماه مبارک رمضان حالم را منقلب کرد. تفأل به حافظ زدم ، این غزل خواجه منقلب ترم کرد :

« افسر سلطان گل پیدا شد از طرف چمن

                               مقدمش یا رب مبارک باد بر سرو و سمن

خوش به جای خویشتن بود این نشست خسروی

                                تا نشیند هر کسی اکنون به جای خویشتن

تا ابد معمور باد این خانه کز خاک درش

                                هر نفس با بوی رحمان می‌وزد باد یٓمٓن

مشورت با عقل کردم گفت حافظ می بنوش

                                ساقیا می ده به قول مستشار مؤتمن»

چه می و میخانه ای بهتر از « جام شهادت »که جان ها را به عرش می برد .

پدران و مادران و همسران و فرزندان شهدا در کنار رهبر معظم انقلاب اسلامی انگار آرام ترین لحظات عمر خود را می گذرانند .

کودکی به محاسن رهبر دست می کشد ، آن یکی عبا را از دوشش بر می‌دارد و دیگری برایش شعر می خواند و او همچنان که اشک پنهان می ریزد می گوید:«شما خانواده های معظم شهدا سرمایه های اسلام و انقلاب اسلامی هستید» و در جواب همسر شهیدی که گفت:«شهید ما سرباز شما بود»متواضعانه گفت:« من کی هستم ، شهید شما سرباز اسلام و امام زمان(علیه السلام)بود » .

 رهبر انقلاب اسلامی باشی و کشوری که نه، جهانی پای حرفت بنشیند و تو اینجا پای خواندن«یه توپ دارم قل قلیه ، سرخ و سفید آبیه...»کودک شهیدی بنشینی  !

تو امام جامعه باشی و ساعت ها وقتت را بگذاری که کودکی «نقاشی کودکانه اش» را به تو برساند و وقتی جلو کودک را می گیرند تشر بزنی که«چیکار به بچه دارید بزار راحت باشه!»

انگار دنیای دیگری است ، اینجا آمده اند که از حالات معنوی شهدا روایت کنند. اشتباه نکنید ! در سال ۱۴۰۰ هستیم و خانواده شهدا متعلق به دو سه سال اخیرند، شهدای دهه شصت نیستند ، شهدای دهه هشتاد و نود شمسی اند بقول شهید سید مرتضی آوینی« دوره حیرانی انسان در تفاله های تمدن غرب.... دوره سرگردانی بشر در مادیات و جلوه‌های خیره کننده تمدن غرب و... »

اما اینجا« رویش مجدد جوانه های معنویت»است از دل خاک سرد ، اینجا همسران شهدا از بی تابی شهیدشان برای اعزام به سوریه و دفاع از حرم اهل بیت (ع) می گویند ، اینجا پدر شهیدی می گوید:«فرزندم در تقویم دیواری اش روز شهادتش را مشخص کرده ...» اینجا مادر شهیدی می گوید:«فرزندم را در خواب دیدم گفت(من ظهر روز تاسوعا پرواز می کنم)و دقیقاً تاریخ شهادتش پانزده دقیقه مانده به اذان ظهر روز تاسوعا بود »

اینجا همسر شهیدی از عشق بازی اش با قرآن کریم و آیات و نشانه های شهادت همسرش در آیات قرآن کریم می گوید و این حافظ ، مفسر و محافظ قرآن می گوید:«این آیات را برای من بنویسید تا در جای خودش از آنها استفاده کنم » .

جالب تر اینکه این رهبر با آنهمه مشغله کاری ، تمام آثار مربوط به شهدای بزرگوار را می خواند و درباره همه شهدا روایت های به روزی دارد ، درباره شهید مازنی خانطومان همان را گفت که همه شنیده ایم اما بی تفاوت از کنار آن گذشتیم، به همسرشهید بلباسی گفتند:«من یادداشت شهیدتان را خواندم که نوشته(همسرم ممنون شما هستم که مرا برای رفتن به این میدان آماده کردی و مانع رفتن من نشدی) » امام مسلمین درباره شهید بلباسی گفتند:«شهید شما در اقیانوس موج ایجاد کرد و ایجاد موج در یک اقیانوس کار آسانی نیست»

برای این پیر فرزانه ، عرب و عجم و ترک و فارس ندارد ، به خانواده محترم شهید اهل سنت همانطور می نگرد که به شهید شیعه سادات و به آذری همانطور محبت می کند که به شهید فارس ایرانی... و هزاران درس که در این محفل می شد

 دید ، آموخت و لذت برد ! .

لحظه لحظه«مستند لشکر زینبی (ع)»برای نسل تشنه آموزنده بود ، واقعیاتی که همه از بیان آن غفلت کردند ، عده ای آگاهانه و عده ای از سر غفلت و گروهی از دشمنی«واقعیت تلخ ظهور و بروز داعش و تفکر تکفیری»که اگر دیر جنبیده بودیم دین ،کشور، امنیت و همه چیز مارا می بلعید و این«سید خراسانی»با تدبیر بجا و شایسته اش جلو« دولت شدن این غده سرطانی» را گرفت ، در همین جلسه هم یادآوری کرد که:«فرزندان شما کار بزرگی کردند که مانع از رشد و تکثیر داعش شدند و اگر آنها در عراق و سوریه جلو آنها را نمی گرفتند ای بسا الآن ما در کرمانشاه و همدان می بایست با آنها مقابله می کردیم !»واقعیتی که فضای مجازی(تحت کنترل صهیونیسم)دارد وارونه جلوه می دهد. ابهام پشت ابهام، شبهه پی شبهه و... ما غافل نشسته ایم و نظاره گر..!

او در این جلسه نیز حسرت همیشگی اش را بیان کرد ، غبطه و حسرت از«تاریخ نگاری ضعیف فرهنگ ایثار و شهادت» ، ایشان قبلاً هم گفته بود که:«جای شهید آوینی خالی است !!» جای خالی که هنوز پُر نشده، هنوز هم خیلی ها« سردار دلها» را آنطور که باید نمی شناسند، هنوز شهید همدانی ناشناخته، طهرانی مقدم مغفول ، احمد کاظمی بی نام نشان و... ما اصحاب رسانه و اهل قلم بی کار و بی بار و بی‌عار ... عاطل و باطل نشسته ایم و به یکدیگر نگاه می کنیم که چه کسی روایت کند این«گنج جنگ »را...منتظریم تا«قاسم سلیمانی» ای پیدا شود و در سخنرانی اش از«نماز عارفانه یک بسیجی با تن خون آلود» بگوید وحسرت مرحوم آیت الله مشکینی که«حاضرم تمام نمازهای واجب و مستحب طول عمرم را با یک نماز مشکوک آن بسیجی عوض کنم» .

می خواستیم در این شب‌های ماه مبارک رمضان دعا و راز و نیاز کنیم که به خدا نزدیک شویم اما ،چه راهی نزدیک تر از این، چه مسیری کوتاه تر از مسیر شهادت. «سید علی» به خانواده‌های شهدا گفت که :«امام صادق (ع)فرمودند در روز قیامت عده ای از (شهیدان) از روی سر مردم عبور می‌کنند، پرواز می کنند و به بهشت داخل می شوند»

چه دلنشین و آموزنده و جذاب ،حالا مانماز مستحبی بخوانیم ، ذکر بگوئیم یادش بخیر حضرت روح‌الله که فرمودند:« سالها عبادت کردید چهل سال، پنجاه سال،خدا قبول کند،یک بار بنشینیدو این وصیت نامه شهدا را بخوانید.».

... و آخرین حرف اینکه« یا لیتنا کنا معک و افوز فوزا عظیما» ای کاش از آن جامی که به آن« سفرکردگان» دادند و آنها را به پرواز در آوردند جرعه‌ای به ما نیز بنوشانند تا از خاک به افلاک برسیم :

                                                             ای صبا بر ساقی بزم اتابک عرضه دار

                                                                                  تا از آن جام زرافشان ، جرعه‌ای بخشد به من