حدیث روز :
امام رضا (ع) می فرماید : دوست هركس عقل او و دشمنش جهل اوست.


» » وحدت حوزه و دانشگاه» حاکم شدن یک تفکر، به اصطلاح «ایدئولوژی واحد است

روز وحدت حوزه و دانشگاه روز 27 آذر است.این روز در وافع روز شهادت روحانی مبارز دکتر محمد مفتح است.شهید مفتح از جمله افرادی بود که توطئه استعمار در جدا نگاه داشتن دو قشر دانشگاهی و روحانی، از هم را با تمام وجود احساس کرده بود.

 

 

...

 روز وحدت حوزه و دانشگاه روز 27 آذر است.این روز در وافع روز شهادت روحانی مبارز دکتر محمد مفتح است.شهید مفتح از جمله افرادی بود که توطئه استعمار در جدا نگاه داشتن دو قشر دانشگاهی و روحانی، از هم را با تمام وجود احساس کرده بود. وی در راه تحقق بخشیدن به آرمان‌های بنیانگذار انقلاب اسلامی، ایجاد وحدت میان این دو قشر مهم جامعه را وجهه همت خود قرارداد

این شهید بزرگوار در روز 27 آذر 1358، هنگام ورود به دانشکده الهیات،‌ توسط گروهک فرقان هدف گلوله قرار گرفت و به فیض عظیم شهادت نائل آمد.

اما این سوال مطرح می شود که منطور از وحدت حوره و دانشگاه چیست؟؟به نظر بیشتر صاحب نظران وحدت و همکاری میان این دو نهاد، نه یک وحدت فیزیکی و شکلی، بلکه تقارب و یکی شدن در مبانی معرفت شناختی، ارزش های فرهنگی و دغدغه ها و حساسیت های سیاسی ـ اجتماعی است؛ و همین حالت است که هر یک از این دو قشر را در جایگاه واقعی خود قرار داده است.

 

وحدت حوزه و دانشگاه؛ وصیت کلیدی امام

به گزارش کاوش نیوز، امام خمینی رحمه ا... در وصیت نامه سیاسی ـ الهی خویش، وحدت حوزه و دانشگاه را خواستار می شود و می نویسد: «توصیه این جانب آن است که نسل حاضر و آینده غفلت نکنند و دانشگاهیان و جوانان برومند عزیز هر چه بیشتر با روحانیان و طلاب علوم اسلامی، پیوند دوستی و تفاهم را محکم تر و استوارتر سازند و از نقشه ها و توطئه های دشمن غدار غافل نباشند و به مجرد آنکه فرد یا افرادی را دیدند که با گفتار و رفتار خود، درصدد است بذر نفاق بین آنان افکند، او را ارشاد و نصیحت نمایند و اگر تأثیر نکرد، از او روگردان شوند و او را به انزوا کشانند و نگذارند توطئه ریشه دواند که سرچشمه را به آسانی می توان گرفت. مخصوصا اگر در اساتید کسی پیدا شد که می خواهد انحراف ایجاد کند، او را ارشاد و اگر نشد، از خود و کلاس خود طرد کنند و این توصیه بیشتر متوجه روحانیون و محصلین علوم دینی است و توطئه ها در دانشگاه ها از عمق ویژه ای برخوردار است و هر دو قشر محترم که مغز متفکر جامعه هستند، باید مواظب توطئه ها باشند"

امام خمینی همچنین درباره ضرورت وحدت حوزه و دانشگاه  فرموده اند:«امروز یکی از ضروری ترین تشکل ها بسیج دانشجو و طلبه است. طلاب علوم دینی و دانشجویان دانشگاه ها باید با تمام توان خود در مراکزشان از انقلاب و اسلام دفاع کنند. فرزندان بسیجی ام در این دو مرکز، پاسدار اصول تغییر ناپذیر نه شرقی نه غربی باشند، امروز دانشگاه و حوزه از هر محلی بیشتر به اتحاد و یگانگی احتیاج دارند».

  وحدت حوزه و دانشگاه در کلام رهبر

مقام معظم رهبری(دام عزه)، راه کارهای وحدت حوزه و دانشگاه را این چنین تبین کرده اند:«در نظام اسلامی، علم و دین پابه پا باید حرکت کند. وحدت حوزه و دانشگاه یعنی این. وحدت حوزه و دانشگاه معنایش این نیست که حتما بایستی تخصص های حوزه ای در دانشگاه و تخصص های دانشگاهی در حوزه دنبال بشود نه، لزومی ندارد. اگر حوزه و دانشگاه به هم وصل و خوش بین باشند و به هم کمک بکنند و با یکدیگر همکاری نمایند، دو شعبه از یک مؤسّسه علم و دین هستند. این مؤسسه دو شعبه دارد: یک شعبه، حوزه های علمیه و شعبه دیگر، دانشگاه ها هستند ... طلاب و دانشجویان قدر یکدیگر را بدانند، با یکدیگر آشنا و مرتبط باشند، احساس بیگانگی نکنند. احساس خویشاوندی و برادری را حفظ کنند و روحانیون در دانشگاه ها عملاً کوشش کنند که نمونه های کامل عالم دین و طلبه علوم دینی را به طلاب و دانشجویان و دانشگاهیان ارایه بدهند و نشان دهند که هر دو، نسبت به یکدیگر، با حساسیت مثبت و با علاقه همکاری می کنند. این، همکاری و وحدت حوزه و دانشگاه است. البته برای این کار باید برنامه ریزی و سازمان دهی بشود».

 

حوزه و دانشگاه بهترین مدافعان حقیقی منافع ملی

حوزویان و دانشگاهیان در سایه وحدت، به مراتب بیشتر و بهتر از دیگر اقشار می توانند در تحقق خواسته مقام معظم رهبری، مبنی بر اتحاد ملی در داخل کشور و انسجام اسلامی در جغرافیای جهان اسلام، نقش آفرینی داشته باشند. حوزه و دانشگاه در حقیقت با فعالیت در دو محور آگاه ساختن و بیداری جامعه از تحولات ملی، منطقه ای و بین المللی، و نیز خنثی کردن توطئه های تفرقه افکنانه دشمنان داخلی و خارجی، می توانند بهترین و سرآمدترین پیام آوران وحدت و انسجام و مدافعان حقیقی منافع ملی و مصالح دنیای اسلامی باشند.

 

حوزه و دانشگاه باید مثل دو خط موازی با هم حرکت کنند

یکی از اساتید حوزه و دانشگاه معتقد است حوزه و دانشگاه باید مثل دو خط موازی با هم حرکت کنند و در مواردی که بین دستاوردهای هر دو تلاقی حاصل می شود باید همکاریها قویتر شود، نه اینکه برخورد و تضادی بین آنها پیش آید؛ مثلا هدف رشته های علوم انسانی و تجربی یکی است و آن تأمین نیازهای علمی کشور است ولی هر کدام شیوه خاصی در تحقیق دارد شیوه تحقیق در یکی آزمایشگاهی است در در دیگری مصاحبه، پرسشنامه و ... .

به نظر وی وحدت حوزه و دانشگاه نیز به این معنا نیست که مثلا حوزه از فقه و اصول و سایر علوم خود دست بردارند و به دنبال دروس دانشگاهی برود و یا بعکس دانشگاه از دروس خود دست بردارد و دانشجویان دروس حوزوی بخوانند یا مثلا دانشگاهی لباس روحانی بپوشد و یا روحانی لباس دانشگاهی. این کارها ممکن است اما مطلوب نیست، زیرا ما به همه این علوم حوزوی و دانشگاهی نیاز داریم و طبعا گروههایی نیز باید به تحصیل در آنها بپردازند هم دانشگاهی باید باشد و کار خود را انجام دهد و هم حوزوی ولی در مسائل سیاسی باید باهم هماهنگ باشند و در برنامه ریزیهای علمی مشارکت داشته باشند.از دیدگاه امام خمینی (ره) حوزه و دانشگاه مغز متفکر  جامعه به شمار می‌آیند که جامعه را به سوی اقتصاد، علم و مدیریت اسلامی هدایت کرده و قانون اسلامی را به صورت مدون و سیستماتیک در اختیار مسئولان قرار می‌دهند.مقصود امام(ره) این نبود که صرفا دانشگاهیان ما حوزوی شده و حوزویان نیز دانشگاهی شوند.

وحدت حوزه و دانشگاه» حاکم شدن یک تفکر، به اصطلاح «ایدئولوژی واحد

به اعتفاد وی «وحدت حوزه و دانشگاه» در حقیقت حاکم شدن یک تفکر، جهانبینی و به اصطلاح «ایدئولوژی واحد» در هر دو مجموعه است، وحدت حوزه و دانشگاه یعنی اینکه جهت‌گیری حوزه و دانشگاه در یک سمت و سو قرار گیرد، چرا که نظام حاکم، نظامی الهی بوده و از این‌رو جهت‌گیری‌های حوزه و دانشگاه نیز باید الهی باشد.

 

در بخشی دیگر می گوید: اصل بحران اینجاست که دانشگاه به شیوه‌ی غربی آن، خود را منقطع از هر آن چیزی که نامش را "متافیزیک" می‌گذارد، می‌داند و با این بهانه خودش را از مبانی معرفتی عقلانی وسیع تر محروم می کند، از سوی دیگر حوزه نیز به لحاظ شرایط اجتماعی که در هزار و 400 سال گذشته اتفاق افتاده، گارد انفرادی به خود گرفته است، چرا که حکومت در اختیار نداشته و گاهی در دوران تقیه قرار گرفته و برای اینکه بتواند کلام و فقه و سایر مسائل کلیدی را سرپا نگه دارد به مسایل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی کمتر ورود کرده است؛ و این ورود لازمه دوران جدید است. نیاز جدید این است که انقلاب اسلامی امکان شکوفایی دین در ابعاد بزرگ‌تر آن و ابعاد حداکثری آن، (البته کوچکتر از نظام امام عصر(عج)) را مهیا می‌کند و بشر را متوجه می‌کند که دنیا به این نقطه رسیده که ظهور دین در عرصه های مختلف اجتماعی، علمی و غیره و نیز ورود آن به عرصه اداره جامعه را نظاره گر باشد.

وی بیان می کند: وحدت حوزه و دانشگاه هرچند باید خواست تمام حوزویان و دانشگاهیان و تمام سازمان‌ها و نهادهای مرتبط با حوزه و دانشگاه باشد اما تا متولی مشخصی نداشته باشد این هدف محقق نخواهد شد. هم اینک ما برای ماموریت‌های مختلف نهادهای متعددی داریم. ما برای برنامه ریزی در دانشگاه شورای عالی برنامه ریزی و دفتر برنامه ریزی داریم ولی برای وحدت حوزه و دانشگاه هیچ متولی خاصی وجود ندارد. ممکن است وحدت حوزه و دانشگاه در ذیل اهداف مجموعه های مختلف تعریف شده باشد اما این گونه اقدامات برای نیل به هدف کافی نیست و باید یک نهاد تشکیل شود که اعضای آن از بزرگان حوزه و دانشگاه باشند. طبعا باید افراد شرکت کننده در  این شورا کلیه مناصب دیگر خود را واگذار نمایند و به صورت تخصصی بر روی این موضوع حساس متمرکز شوند و تمام وقت به این مقوله مهم بپردازند و با تدقیق معنای وحدت از طریق همفکری با تمام متخصصان این عرصه و شناسایی ظرفیت‌های تعامل  و تهیه وتصویب آیین نامه های لازم، موانع معرفتی موجود را از میان بردارند و در جهت برطرف ساختن موانع روانی موجود نیز تلاش نمایند. وحدت حوزه و دانشگاه خواسته جدی امام راحل و مقام معظم رهبری است. این خواسته با برگزاری همایش در یک روز و ایراد چند سخنرانی ونگارش چند صفحه مقاله محقق نخواهد شد. این خواسته با تلاشی همگانی و مستمر و علمی و دقیق محقق خواهد شد. به امید روزی که این وحدت محقق شود.

 

امروزه دشمنان سعی دارند. با ایجاد تفرقه بین این دو نهاد به اهداف خود برسند. سوال اینجاست که چقدر از اهداف وحدت حوره و دانشگاه محقق شده است؟؟

البته دکتر عباسی هم معتقد است که وحدت حوزه و دانشگاه به معنای ادغام و....نیست البته باید یادآور بشیم که قبل از دانشگاه این حوزه بوده که پاسخگوی نیاز های جامعه بوده است.علمای قدیم حوزه ، شاعر،طراح،مهندس، قاضی  و...بوده اند و جامعه با وجود انان بی نیاز میشده!!اما حوزه علمیه امروز محصور در فقه ،کلام،تفصیر ، در بحث های فلسفی و غیره شده است.حوزه علمیه عقب نشینی کرده !حوزه امروز خودش را مسءول در معماری دینی ، مسائل فنی ،علوم پایه نمی داند. البته هستند علمایی که در همه زمینه ها پاسخگو هستند اما به تعداد اندک. این شده که در دفترچه کنکو دو یا سه رشته مربوط به در حوزه وجود ندارد.و دانشگاه بیشترین نیاز های روز را پاسخ می دهد.و حوزه در بخش محدودی از علوم انسانی محصور شده است.

مبناع علوم غرب غیر الهی، مادی و غیر توحیدی است

وی می گوید :باید نیاز های جامعه را حوزه پاسخ می داد .شاید این سوال مطرح شود که مگر تکنولوژی دینی هم وجود دارد؟؟و یا علوم پایه دینی هم وجود دارد البته برخی ها به اینجا رسیده اند که می گویند علوم اسلامی دینی هم  نداریم!!!برای پاسخ به این سوالات باید از دو زاویه بررسی شود.اول اینکه نیاز جامعه را کدوم نهاد پاسخ می دهد و دوم اینکه آیا معرفت انسان مسلمان با غیر مسلمان یکی است؟؟در این حوزه بین رهبر معظم انقلاب و افراد دیگر اختلاف نظر وجود دارد.شخص رهبر معتقد است که مبناع علوم انسلنی  غیر توحیدی است اما اشخاص دیگر چون رئیس جمهور بعنوان رئیس شورای انقلاب فرهنگی و غبره اعتقاد دارند که مگر مبانی و اساس علوم ، یهودی و مسیحی دارد؟؟ به اعتقاد آنها مبناع یهودی مسیحی نمی شناسد. این مسئله منشاءاختلاف است.پاسخ رهبر انقلاب به این گروه این است . که مبناع علوم غرب غیر الهی، مادی و غیر توحیدی است.این اختلاف نظز دز سطح کلان حکومت وجود دارد پس بنابراین این اختلاف نظر ساده نیست بلکه استراتزیکی است.که این مشکل در بین اساتید دانشگا ه ها و حوزه هم مطرح می شود.و اینکه مشکل در سظح کلان وجود دارد!!!انتهای پیام/

 


ارسال نظر

اطلاعات
برای ارسال نظر، باید در سایت عضو شوید.