حدیث روز :
پیامبر اکرم (ص) می فرماید : محبوب ترین کارها نزد خدا با دوام ترین آنهاست گرچه ا ندک باشد.


» » حکیم سینمایی،جمهوری اسلامی و افق پیش رو

حکیم سینمایی،جمهوری اسلامی و افق پیش رو

کاوش نیوز-حسین پایین محلی: روز سه شنبه ۲۱ شهریور در تقویم رسمی جمهوری اسلامی به عنوان  روز سینما ثبت شده است. به خاطر دارم در محضر یکی از بزرگان اندیشه بودیم وایشان میگفت اگر قرن ۱۸ را قرن فلسفه بدانیم وقرن ۱۹ را قرن ادبیات بی‌شک قرن ۲۰ قرن رسانه است و در غرب از حدود چند دهه پیش جهان به سمت تصویر وسینما حرکت کرده و به قولی روزگار معاصر ما راعصر رسانه و با تساهل عصر سینما (تصویر وتبدیل معرفت به آن)می توان نامید.

نیل پستمن نقدهای تند وبه جایی به تکنولوژی رسانه ای وارد کرد. این که رسانه ها وتلویزیون می‌توانند ذائقه را تغییر دهند و ذائقه آفرینی کنند.

 امروز مشخص شده کارکرد رسانه های تصویری وسینما صرف سرگرمی ولذت، حتی تجارت  نیست و از نیمه دوم قرن بیستم حرکت غرب در استفاده راهبردی از هنر وسینما در تبیین سیاستهای کلان خود درعرصه بین الملل، از تاریخ سازی تا تحریف تاریخ(مثل فیلم سیصد یا سنگسار ثریا و...) و مهندسی اجتماعی بر کسی پوشیده نیست. در جنگ سرد اولین بار فرمانده ناتو از تعبیر ناتوی فرهنگی در برابر بلوک شرق نام برد وامروز هم در ایجاد براندازی لشکر سلبریتی ها و اصحاب رسانه نقش کلیدی در جنگ هیبریدی باجمهوری اسلامی دارند. به عبارتی غرب از یک تجربه تاریخی در ایجاد کودتا، انقلاب‌های مخملی در کشورهای مختلف(مثل گرجستان وهمین رئیس جمهور اوکراین)بهره برده. لذا جمهوری اسلامی نیز باید در سیاستگزاری کلان داخلی وخارجی از ظرفیت هنری وسینما برای تبیین تاریخ انقلاب وگفتمان سازی امت واحده و تمدن مهدوی بهره ببرد.

این سیاست گزاری از حوزه تبیین تا تقویت مبانی فرهنگی وتاریخی  که شامل  دفاع همزمان از هویت فرهنگی و کنش فعالانه ونقد غرب را شامل میشود

بعد از انقلاب اولین بار شهید آوینی بود که اهمیت سینما را دریافت و با بزرگانی چون مسعود فراستی، نادر طالب زاده، ابراهیم حاتمی کیا ، شهریار زرشناس، یوسف علی میرشکاک و....پا درعرصه نظر (چاپ ماهنامه سوره) وعمل(ساخت مستند روایت فتح ومصاحبه با مصطفی عقاد و...)گذاشت.

او از سویی پا به عرصه نقد سینمای فیملفارسی(سینمای زرد ویا در اصطلاح : سینمای آبگوشتی)گذاشت و از دیگر سو به نقد سینمای روشنفکری و نمایندگان آنها چون کیارستمی، مهرجویی، بیضایی و مخملباف و...پرداخت.

 او تنها به عرصه نظر و نقد(شکل تنزیهی) بسنده نکرد بلکه به تبیین سینما ونسبت آن با انقلاب اسلامی پرداخت(ایجابی) و از تلاش جهت تصرف در گوهره تکنیک وسینما گفت. اینگونه بود که او گاه همسخن با کورو ساوا، مصطفی عقاد و آلفرد هیچکاک میشد.

 درآن زمان سینمای روشنفکری  در تبعیت از جریان سینمای روشنفکری کسانی چون تارکوفسکی و پاراجانف به نماد و فرم وفن رو آورده بود درحالیکه هیچکاک علاوه برآن به محتوا وقصه نیز ورود میکرد‌.

 از این منظر شهید آوینی متفکری بود که جریان ساز شد وبت بیقواره سینمای روشنفکری راشکست وابراهیم وار در آتش وارد شد وروایت فتح راساخت .

سینمای انقلاب به او که این مسیر تاریخی را ایجاد کرد افتخار می‌کند و امروز ما کارگردان هایی در تراز جهانی چون حاتمی کیا داریم که با همان نگاه به فیلمسازی می پردازند ودر مقاله سینمای انقلاب اسلامی از آوینی تا حاتمی کیا به بزرگان دیگری چون مرحوم فرج ا...سلحشور، شهریار بحرانی، ابوالقاسم طالبی، محمد رضا ورزی، زنده یاد سید ضیا الدین دری و رسول ملاقلی پور، مجید مجیدی، میرباقری و تعداد زیادی از کارگردان‌های دیگر که  با ضریب کمتر ایدئولوژیکی به جبهه انقلاب تعلق دارند. کسانی چون مهدی فخيم زاده ومسعود ده نمکی و بسیاری از کارگردان‌های جوان که کارهای ارزشمندی در حوزه های مختلف فرهنگی اعم از تاریخ اسلام، قصه های قرانی، قصص انبیا، تاریخ معاصر ایران وشناخت استعمار وخود آگاهی تاریخی خلق کردند.

جریان انقلاب درسینمای  بعد از انقلاب با وقفه  اگرچه به شکل انفرادی وجزیره ای کارهای ارزشمندی انجام داد اما تداوم این حرکت و خروجی مد نظر نیازمند کار جبهه ای است که امثال زنده یاد نادر طالب زاده  و وحید جلیلی در قالب سینمای عمار دنبال کردند وامروز الحمداله آثاری در حوزه سینمای استراتژیک چون سلمان، حضرت موسی، یتیم خانه ایران و...در حال ساخت وپخش اند.

 شهید آوینی با آگاهی کامل از ظرفیت سینما و نقش آن در آینده وتحولات فرهنگی به ایجاد یک نقشه راه درعرصه نظر وعمل فرهنگی وهنری با حرکت خود پرداخت وحدود ۵۰ درصد آرا واندیشه وآثار را به سینما اختصاص داد. او در آینه جادو بر این نکته تاکید کرد که سینما هنری است ترکیبی وتکنولوژیک  که اگر چه ممکن است اصیل نباشد اما تاثیر گذار است. این هنر وارداتی امروز بخشی از تاریخ ما شده که می‌تواند مدد کار ما در این برهه تاریخی باشد.

هنرغرب بر جاذبه های بصری و غرائز تاکید می‌کند وایجاد سرگرمی ولذت می‌نماید و از این طریق بیننده را در خلسه نارسیستی فرو می‌برد وعلاوه بر بعد تجارتی به یک استراتژی تبدیل شده که در سطور قبل یاد شد. هنر انقلاب نیز می‌تواند با تاکید بر فطرت ومعنا راه خود را باز کند.

 متولیان امر سیاست گذاری در عرصه هنر وسینما باید این ظرفیت را برای تحقق آرمانهای انقلاب وتبیین وبسط آن باهدف صدور انقلاب(مثل سریال مردان آنجلس) نادیده نگیرند وبه ریل گذاری بپردازند.

 پیشتر بزرگان سخن چون فردوسی وسعدی وحافظ ومولوی نیزازهنر اصیل تاثیرگذار یاد کردند که خواننده گرامی داستان مسابقه نقاشی چینیان(به عنوان هنر ظاهر)و رومیان(هنر باطن) را از زبان مولوی در داستان مثنوی خوانده اند.

 

حسن ختام این نوشتار رابه بیان این مسئله در مثنوی  میپردازیم:

چینیان گفتند ما نقاش‌تر

                          رومیان گفتند ما را کر و فر

گفت سلطان امتحان خواهم درین

                          کز شماها کیست در دعوی گزین

اهل چین و روم چون حاضر شدند

                           رومیان در علم واقف‌تر بدند

چینیان گفتند یک خانه به ما

                           خاص بسپارید و یک آن شما

بود دو خانه مقابل در بدر

                          زان یکی چینی ستد رومی دگر

چینیان صد رنگ از شه خواستند

                          پس خزینه باز کرد آن ارجمند

هر صباحی از خزینه رنگها

                         چینیان را راتبه بود از عطا

رومیان گفتند نه نقش و نه رنگ

                         در خور آید کار را جز دفع زنگ

در فرو بستند و صیقل می‌زدند

                         همچو گردون ساده و صافی شدند

از دو صد رنگی به بی‌رنگی رهیست

                         رنگ چون ابرست و بی‌رنگی مهیست

هرچه اندر ابر ضو بینی و تاب

                         آن ز اختر دان و ماه و آفتاب

چینیان چون از عمل فارغ شدند

                         از پی شادی دهلها می‌زدند

شه در آمد دید آنجا نقشها

                        می‌ربود آن عقل را و فهم را

بعد از آن آمد به سوی رومیان

                         پرده را بالا کشیدند از میان

عکس آن تصویر و آن کردارها

                         زد برین صافی شده دیوارها

هر چه آنجا دید اینجا به نمود

                         دیده را از دیده‌خانه می‌ربود

رومیان آن صوفیانند ای پدر

                        بی ز تکرار و کتاب و بی هنر

لیک صیقل کرده‌اند آن سینه‌ها

                        پاک از آز و حرص و بخل و کینه‌ها

آن صفای آینه وصف دلست

                        صورت بی منتها را قابلست

صورت بی‌صورت بی حد غیب

                        ز آینهٔ دل تافت بر موسی ز جیب

گرچه آن صورت نگنجد در فلک

                         نه بعرش و فرش و دریا و سمک

زانک محدودست و معدودست آن

                          آینهٔ دل را نباشد حد بدان

عقل اینجا ساکت آمد یا مضل

                         زانک دل یا اوست یا خود اوست دل

عکس هر نقشی نتابد تا ابد

                        جز ز دل هم با عدد هم بی عدد

تا ابد هر نقش نو کاید برو

                         می‌نماید بی حجابی اندرو

اهل صیقل رسته‌اند از بوی و رنگ

                         هر دمی بینند خوبی بی درنگ

نقش و قشر علم را بگذاشتند

                         رایت عین الیقین افراشتند

رفت فکر و روشنایی یافتند

                         نحر و بحر آشنایی یافتند

مرگ کین جمله ازو در وحشتند

                         می‌کنند این قوم بر وی ریش‌خند

کس نیابد بر دل ایشان ظفر

                        بر صدف آید ضرر نه بر گهر

گرچه نحو و فقه را بگذاشتند

                        لیک محو فقر را بر داشتند

تا نقوش هشت جنت تافتست

                        لوح دلشان را پذیرا یافتست

برترند از عرش و کرسی و خلا

                         ساکنان مقعد صدق خدا


به کانال خبری« کاوش نیوز»در تلگرام بپیوندید

ارسال نظر

اطلاعات
برای ارسال نظر، باید در سایت عضو شوید.