
تقدیم به شهید مقاومت سید حسن نصرالله...و هیات همراه،شهید نیلفروشان وسردار قاآنی
کاوش نیوز- حسین پایین محلی، چند سال پیش جمله ای منسوب به جبران خلیل جبران خواندم بااین مضمون که انسانهای بزرگ درباب اندیشه ها صحبت میکنند وانسان های معمولی درباب اتفاقات وآدمهای کوچک درباب دیگران....
بعدها در کتاب تفکر چیست هایدگر به این جمله بر خوردم که مردم مدام دنبال این هستند که چیز تازه ای بشنوند وببینید و به عبارتی نوعی نیست انگاری که آدمی را در چهار چوب قرار نمیدهد ومدام به اینطرف انطرف میکشاند...مدام مردم میخواهند بدانند که مثلا در افریقا کشتی در دریا غرق شد...در استرالیا قطار از ریل خارج شد...در آمریکا هواپیمایی دچار نقص فنی شد....و....
تااینکه به کتاب خبر آلن دوباتن برخوردم. در نت جستجو کردم ودیدم کتابهای دیگری نیز از وی ترجمه وچاپ شده. کتابی درباره عشق وکتاب درباره کار...
راستش رابخواهید اول سراغ کتاب جستارهایی در باب عشق رفتم وبعد این کتاب را باز کردم.
عنوان کتاب خبر باعنوان فرعی راهنمای کاربران در پرانتز هست. ترجمان شقایق نظرزاده نشر فروهر در ۱۸۷صفحه چاپ شده. با یک پیش درآمد و۷ فصل که عناوین خود را دارند.
امروز خبر خواندن جزو اساسی ترین کارهای روزانه ما شده. نویسنده در پیش درآمد کتاب به این نکته اشاره میکند که بسیاری از انسانها محصور در جادوی خبراند.
ما تلاش داریم در زندگی مهارتهای مختلفی به دست بیاوریم چون هنر ارزشمند است اما درباب خبر خوانی کمتر به این قضیه توجه کردیم که چه نسبتی با خبر داریم.
به قول آلن دوباتن اینکه این اخبار در قالب دهی به ذهنمان چه میکنند!؟
چند سال پیش که روایات آخرالزمانی را میخواندم به روایت عجیبی روبرو شدم. اینکه در عصر قبل از ظهور و در آستانه امر مقدس ظهور آدمها به سرعت عوض میشوند. آدمی را صبح اهل ایمان و شب کافر میبینی. سالها با این مقوله درگیر بودم تا حوادث سالهای کنونی ونقش رسانه و پمپاژ اخبار را به عنوان عاملی برای جهت دهی افکار عمومی و مهندسی اجتماعی درک شد.
نویسنده با بیان اینکه خبر میتواند با ماچکند پرسشهای انتقادی را مطرح مینماید: اینکه این حجم از اخبار در طولانی مدت چه ها که با ما نمیکند؟ و چه عایدمان از تلنبار شدن خبرها در طولانی مدت میشود!؟
فصل اول باعنوان سیاست است که ۵ عنوان فرعی دارد.
او از اخبار سیاسی با ویژگی ملال وسرگردرگمی یاد میکند.عمدتا تیترهای چنین خبرهایی با محتوا فاصله زیادی دارد
او دربرابر این هجمه از اخبار این رامیپرسد که قرار است چه فکری کنیم؟این همه داده باید کجای ذهنمان جابگیرد؟و با این پرسشها مسیر مهمی را برای ما میگشاید.این که بااین همه خبر وداده چه میکنیم؟!
وی در ادامه میگوید اتفاقات زیاد خوبی رخ میدهد که خبر نمیشوند ولی برعکس اخبار زیادی بارقه ی امید را در ما کم سو میکند.به عبارتی اخبار تنها بخشی از اتفاقات را بازتاب میدهد نه همه اتفاقات را.به زبان دیگر اخباری که ما از دنیا میگیریم خود دنیا نیست!
بخشی از اخبار ما را میترسانند و اگر این محقق نشود ما را خشمگین خواهند کرد!
وی در ادامه به این اشاره میکند که ماهیت خبر و رسانه ها در عصر جدید تغییر کرده به نحوی که یک انسان احمق هم میتواند بادسترسی به مدیا رل روشنفکری بزند و پز بدهد که مثلا من زیاد میدانم.به قول گوستاو فلوبر خبر حماقت راتجهیز کرده و به احمق ها قدرت بخشیده است
فصل دوم اخبار جهان نام دارد
امروزه با رسانه های جدید از اخبار همه جا باخبر میشویم درحالیکه بخش زیادی از آنها به ما مرتبط نیست.یا با اقلیت درتضاد است.بدون شک هرکاری در محتوا وجهت خود رویکرد بنگاه خبری رالحاظ میکند.مثل ۱۶ هزار خبر تولیدی رسانه های غربی درباب حوادث سال ۱۴۰۱ درایران بااخبارهای فبک باموضوع سردار قاآنی.
درادامه به نقش عکس در انتقال خبر می پردازد.چه عکسهایی که تایید کننده خبر اند وچه تصاویری که درصدد نوعی افشاگری وساختار شکنی اند
وی در فصل بعد به اقتصاد میپردازد واینکه امروز بنیادی ترین واقعیت ملتها وضعیت مالی آنها تعریف میشود
در ادامه این رامطرح میکند که :چراجهان محصول سرمایه داری نمیتواند جای قشنگ تری باشد!؟
واینکه چرا دولتها نمیتوانند بازار آزاد را به خاطر ارزشهایی والاتر محدود نمایند
نویسنده در پاراگراف آخر این قسمت به نکته مهمی اشاره میکند وان اینکه نهاد خبری ایده آل رخدادهای جاری را تحلیل میکند اما همچنین مفهومی پر رنگ تر از اصول اقتصادی که باید زیر بنای جامعه باشد را نیز انتقال میدهد
در بخش بازار سرمایه دوباتن به ظرافت به ارتباط امپراطوری رسانه ها و سرمایه داری میپردازد:از منظر تاریخی تحول رسانه خبری مدرن رابطه تنگاتنگ با نیاز بانکهای سرمایه دار،دلالی ها،و تجارت خانه ها به اطلاعات بازار داشته است
این کتاب به شکل نرم و زیر پوستی اما دقیق وعمیق به نقد مدرنیته وسرمایه داری پرداخته است اگر چه عنوان خبر و شاهد مثال ها وگاهی اخبار و پرداخت به جزئیات حوصله برخی خوانندگان را میبرد اما به مانند پلنگی که ساعتها در استتار قرار گرفته تا در فرصت مناسب به شکار طعمه بپردازد شبیه هست.هم تصویر جالبی و هم تصور حقیقی از عصر حاضر و جهانی که در آن زندگی میکنیم به ما ارائه میکند
سلبریتی ها عنوان فصل بعدی کتاب است
شاید آوردن جمله مستقیم از کتاب به درک درست تری از آنچه دوباتن میگوید کمکمان کند:
جامعه به سامان جامعه ای است که در آن ادمهای مشهور تجسم ارزشهای والا واصیل آندو آنهارا تقویت میکنند ودر نتیجه درآن جامعه اذعان به هواداری یک سلبریتی مایه افتخار است نه خجالت واستهزا
بیشک همین جمله تکلیفمان را درباب نسبت ما باسلبریتی ها درجامعه تعریف میکند ونیاز به تطویل کلام نیست
وی معتقد است خبر باید کمکی به حال احساساتمان باشد و اینکه باشنیدن اخبار مختلف وترسیم واقعیتها و موقعیتها از خود بپرسیم که من از چنین موقعیتی چه می آموزم؟نه اینکه رشک ببریم.
این امر در مقوله شهرت نیز وجود دارد .به نحوی که در تمنای شهرت نیازی رقت انگیز وجود دارد وان دریافت رفتار مهربانانه از سوی دیگران است.
فصل بعدی فاجعه است!یعنی نام فصل فاجعه نام دارد!
دراین فصل با عناوینی چون تراژدی وتصادف وطبیعت و...برمیخوریم.ونقش خبر درانتقال این مفاهیم.
دراینجا طبیعتا امکان بررسی تمام فصول این کتاب میسور نیست لذا به عنصر طبیعت اشاره میشود.اینکه طبیعت همیشه مسیر خود را داشته(هرچند در قرن اخیر بشر باعلم وتکنولوژی قادر به تغییرات اب وهوایی شده).نویسنده تاکید میکند که طبیعت همه راسر جای خود مینشاند .
فصل بعدی به مصرف اختصاص دارد
اینکه خبر رابطه نزدیکی با جامعه مصرف گرا دارد.
شهید اوینی در کتاب توسعه وتمدن غرب به این نکته اشاره میکند که سرمایه داری از طریق رسانه ها ایجاد نیاز میکنند و مردم را دوچرخه مصرف گرایی می اندازند واین دور ادامه دارد.نویسنده نیز دراین کتاب از نقش رسانه ها در حرکت مردم به مصرف میگوید.اینکه دربازار چه چیزی هست؟هزینه اش؟ونهایتا نوع کیفیتش؟
نویسنده درادامه اشاره میکند که تنها مالکیت هدف ما از خرید اشیانیست.بلکه باخرید اشیا مانیز دگرگون میشویم.!'
:آنچه تمایز عصر ما میشود،میل بلند پروازانه ما به دستیابی به طیفی از هدفهای روان شناختی ازطریق خرید کالاهای مادی است
به عبارتی همان جامعه شناسی پیر بوردیو که میگوید انسان جامعه سرمایه داری بامصرف هویت پیدامیکند و با نوع مصرف هویت وطبقه اجتماعی خود را اعلام میکند.
این مسئله رامیتوان در عرصه فرهنگ نیز بسط داد.
فصل آخر نتیجه گیری است
از نظر نویسنده خبر باید پاسخگوی نیاز غنی ماباشد و به شکل بهینه ای به غنی سازی مامدد برساند.
لذا در اشکال مختلفی که در کتاب بدان پرداخته شد شامل :سیاسی،اخبار جهان،اخبار اقتصادی،اخبار هنرمندان،حوادث،مصرف...باید دارای ویژگی هایی باشد
اخبارسیاسی باید همدلی ملی ایجاد کند.اخبار جهانی باید باتاکید بر سفرنامه نویسی عکس از دیگری تصویری انسانی ارائه کند...اما نکته ای که وجود دارد این است که تازگی و اهمیت خبر اگرچه همپوشی دارند اما از یکدیگر متمایزند
ماشین خبر معاصر به دلیل حجم و فراگیری اش میتواند ظرفیت تفکر مستقل ما را درهم شکند
وی سرعت چرخه ی خبر را سرسام آور تلقی میکند
وی بر درون نگری تاکید میکند
در پاراگراف آخر باتن میگوید:زندگی شکوفا مستلزم ظرفیت درک این مسئله هست که گاهی خبر دیگر چیزی بدیع ومهم برای آموختن به ما ندارد....و این همان شناخت حقیقی از وجود ودرون است که مولوی به شعر درقالب دوبیت آورده است واین شعر رابه عنوان حسن ختام این نوشتار به خوانندگان تقدیم میکنیم
جان نباشد جز خبر در آزمونهر که را افزون خبر جانش فزون اقتضای جام چو آیدل آگهی استهرکه راافزون خبر جانش قوی است!
برای ارسال نظر، باید در سایت عضو شوید.
ارسال نظر