با نگاهی به تئوری بازی ها در حرکت به نقطه موعود
کاوش نیوز-حسین پایین محلی، تاریخ تجلی تقابل دو جریان حق و باطل بوده، تقابل هابیلیان با قابیلیان، ابراهیم ها در برابر نمرود ها، موسی ها در برابر فرعون ها، مستضعفین در برابر مستکبرین، این تقابل به اشکال گوناگون خود را نشان داده، اما آنچه امروز بر پیچیدگی این رویارویی می افزاید اولا: آخرالزمان رو به عصر موعود هست به عبارتی جنگ آخرین. دوما: شبکه سازی نیرو و جبهه حق و تبدیل نهضت به ساختار هست. در تمامی طول تاریخ به جز چند مقطع محدود که بزرگانی چون حضرت سلیمان، ذوالقرنین و...حکومت جهانی داشتند جریان حق همواره نهضت گونه بوده و جریان باطل استیلای جهانی داشته اما اراده الهی براین امر محقق گشته که پایان تاریخ با ولایت(به کسره) و ولایت (به فتحه) همراه شود لذا شبکه سازی و ساختار جبهه حق را شاهد هستیم که چطور با گفتمان عدالت و آزادی و شعار رهایی فلسطین به رهبری جمهوری اسلامی به تقابل با جبهه استکبار جهانی به رهبری غرب و مدیریت آمریکا و صحنه گردانی رژیم کودک کش در منطقه پرداخته وبیداری جهانی را رقم زده.
این تقابل در تاریخ ۵ دهه اخیر به انحا مختلف بوده و نظام سلطه تلاش کرده با تئوریها و مدلهای مختلف که در دکترین اومانیسم برای براندازی قطعی است و در سایر کشورها پاسخ گرفته به سرنگونی جمهوری اسلامی بپردازد.
اما به واسطه الطاف الهی و مردمی بودن نظام با وجود آسیب پذیری جمهوری اسلامی ققنوس وار به بازآفرینی و ترمیم خود پرداخته و توانسته از پارادایم غربی عبور و دکترین های براندازی را ابطال کند.
یکی از این تئوریها تئوریهای بازیها هست که خود مدلهای مختلفی داشته و در ادوار مختلف زمانی در نسبت باجمهوری اسلامی به کار گرفته شده اما به مانند تئوریهای انقلاب مخملین،دکترین شوک، حاکمیت دوگانه،اندلسیزاسیون و... به شکست منجر شده است.
آمریکاییها در دهه شصت میلادی با اتخاذ استراتژی مرد دیوانه به دنبال آمریکا هراسی و تحمیل جهان آمریکایی در نظام بین الملل بودند اما با حاکمیت آمریکای به اصطلاح جهانی و تک قطبی شدن جهان شاهد زوال امپراطوری آمریکایی بودیم و متفکران و هنرمندان و سیاستمداران بسیاری در غرب وآمریکا آن را تذکر دادند.
نیکسون در دهه ۶۰ با تئوری مرد دیوانه هنری کیسنحر به دنبال ایجاد ترس در نظام بین الملل بود تا رهبران جهان در اصطلاح در برابر این دیوانه عاقلانه رفتار کنند. بعداز چند دهه این استراتژی مجددا توسط ترامپ احیا شد و در منطقه نیز رژیم کودک کش با ترور رهبران مقاومت در چند کشور و بمباران مناطق غیر نظامی و تجاوز به زنان فلسطینی نشان داد این استراتژی را با نتانیاهو دنبال میکند لذا کشورهای مقاومت باید تدبیر عاقلانه در پیش بگیرند واز تقابل بپردازند در حالیکه برحسب تئوری بازیها (مدل شاهین_قمری یا chicken game) برنده کسی است که تا آخر این مسیر را ادامه دهد!
اکنون در وسط تئوری بازیها قرار داریم. برخی با ساده لوحی نظام را به خویشتنداری دعوت میکنند در حالیکه ترور اسماعیل هنیه توسطرژیم کودک کش نفی بازدارندگی و عبور از تمامی خط قرمزهاست. چه تضمینی که مجددا شاهد ترورهای بعدی نباشیم!؟ جمهوری اسلامی نشان داد با توجه به موقعیت تاریخی، جغرافیایی، قدرت نظامی، دارابودن انرژی، قرار داشتن در موقعیت ژئوپلیتیکی و ژئواستراتژیکی، داشتن جریان مقاومت، همینطور ائتلاف با برخی کشورهای قدرتمند در شرق و ایدئولوژی الهی وجهان بینی توحیدی توانایی انتقام و در پیش گرفتن برخی استراتژیها چون بستن تنگه هرمز و...را دارد.
لذا به طور همزمان میتواند چندین اقدام را در چندین منطقه جغرافیایی به اشکال مد نظر دنبال نماید. به همین جهت نباید تصور شود پاسخ جمهوری اسلامی به رژیم آپارتاید باید در کوتاهترین زمان ممکن رخ دهد بلکه با صبر استراتژیک جمهوری اسلامی بدون شلیک یک گلوله جنگ روانی و ادراک شناختی غیر قابل تصوری رابه دولت تروریستی جهود تحمیل میکند. به نحوی انتظار مرگ برای آنان از خود مرگ بدتر خواهد شد! پس باید منتظر بود و به نظام اعتماد کرد که انتقام سخت در راه است و وعده الهی محقق خواهد شد.
برای ارسال نظر، باید در سایت عضو شوید.
ارسال نظر